دبیرستان دوره اول سیمای فرهنگ
پسر فاطمه، نور هدی سبزترین باغ بهار خدا با تو دل از غصه رها می شود پاک تر از آینهها می شود ای گل گلزار خدا، یا حسن عسکرى آینه قبله نما یا حسن عسکرى
دختران این سرزمین الماسهای گرانبهایی هستن که از درخشش آنها این سرزمین خواهد درخشید.
باز لرزید… تمام جانم ، با او لرزید… با او که کودکش را زیر آوار جستجو می کرد...
در کارگه کوزه گری بودم دوش دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش هر یک به زبان حال با من گفتند کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش
شاهنامه سروده ای بود وصف ناشدنی، هر روز می توان زیبایی هایی را در آن دید. زادروز آن یگانه عالم داستان و حماسه فارسی را به دوست دارانش تبریک می گوییم.
ای مطرب ما خوش بنواز از سر شادی، عید آمد و ما را به جهان نور امید است یاران همگی نغمه شادی بسرایید، عید سعید است.
ای آغاز بی پایان، وجود بی کران، که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی ای معلم به وسعت نامت سپاست می گویم.
ای وارثان پاکی ... آخرین نگاهمان بر آسمان آبی این خاک و خلیج همیشگی فارس، که فارس خواهد ماند.
علی کسی است که، نه تنها با اندیشه و سخنش، بلکه با وجود و زندگیاش، به همه دردها و نیازها و همه احتیاجهای چندگونه بشری، در همه دورهها، پاسخ میدهد